وبلاگ کتاب چشم انداز


GLALEZRV97YY.jpg

ساختن

در کتاب "ساختن" اغلب توصیه‌های روزمره‌ام به تازه‌کارها، مدیرعامل‌ها، مدیران، کارآموزها و تمام اشخاصی آورده شده است که می‌خواهند در دنیای کسب‌و‌کار پیشرفت کنند.

توصیه‌هایم نامتعارف هستند، چون با تفکرات قدیمی همخوانی دارند. تمام فکر و ذکر سیلیکون ولی روی نوآوری و ساختارشکنی است: حذف تفکرات قدیمی و ارائه پیشنهادهای جدید. اما برخی چیزها را نمی‌توان کنار گذاشت. ذات انسان تغییر نمی‌کند. فرقی نمی‌کند چه بسازید، کجا زندگی کنید، چند ساله باشید یا ثروتتان چقدر باشد. طی این سی‌وچند سال سابقه‌ام، عوامل لازم برای شکوفایی استعداد، ساختارشکنی و طراحی مسیرهای نامتعارف موفقیت را دیده‌ام.

پس می‌خواهم در اینجا از سبک رهبری خاصی بنویسم که بارها و بارها موفقیت آن را دیده‌ام. از عوامل موفقیت راهنمایانم و استیو جابز بگویم. چطور خودم موفق شدم. چطور باید دردسرساز و آتش‌بیار معرکه باشیم. البته این تنها راه برای ساختن محصولات ارزشمند نیست، اما خودم از همین روش استفاده کردم. دنیا پر از شرکت‌های متوسط است که آشغال‌های متوسط می‌سازند، اما من کل حرفه‌ام را صرف پیگیری محصولات متعالی و شخصیت‌های مترقی کرده‌ام. از شانس خوبم با بهترین‌ها کار کرده‌ام؛ آن‌ها شخصیت‌های جسور و پرشوری بودند که به دستاوردهای بزرگی رسیدند.

من اعتقاد دارم همه باید این شانس را داشته باشند. به همین دلیل این کتاب را نوشتم. اگر می‌خواهید محصول ارزشمندی بسازید، شایسته داشتن راهنما یا مربی خوب هستید؛ این شخص فردی است که خودش از نزدیک مشکلات را تجربه کرده و می‌تواند عصای دست شما در دشوارترین مقاطع شغلی‌تان باشد. راهنمای خوب جواب‌ها را کف دستتان نمی‌گذارد، بلکه کمک می‌کند تا از دریچه جدیدی به مشکل خود نگاه کنید. او بخشی از اطلاعاتی را که به سختی به دست آورده است در اختیارتان می‌گذارد تا شما هم راهکار خودتان را کشف کنید. این کتاب برای تمام افرادی نوشته شده است که می‌خواهند چیز جدیدی بسازند، به دنبال برتری هستند و نمی‌خواهند زمان ارزشمند خود در این سیاره ارزشمند را تلف کنند.

در بخش زیادی از این کتاب درباره ساخت محصولات خارق‌العاده می‌گویم، اما لزومی ندارد این محصول در حوزه فناوری باشد. می‌تواند هر چیزی باشد که شما خلق می‌کنید: خدمات، فروشگاه یا نوع جدیدی از کارخانه بازیافت. حتی اگر هنوز آماده ساخت محصول جدیدی نیستید، کماکان این توصیه‌ها به کارتان می‌آیند. گاهی اوقات، اولین قدم، شناخت خواسته‌های خودتان است؛ رسیدن به شغل مورد علاقه، ساخت شخصیت مدنظر یا گردآوری تیمی که بتوانید با آن هر محصولی را بسازید.

برگرفته از مقدمه کتاب ساختن

به قلم تونی فادل

از انتشارات نوین توسعه


USBGQG2ULWGI.jpg

آینده مدیریت در دنیای هوش مصنوعی

هوش مصنوعی در سال‌های اخیر بسیار سریع پیشرفت کرده است و ما تجربه انتقال هوش مصنوعی از یک رشته عمدتاً نظری به ابزاری عملی برای توانمندسازی انبوهی از برنامه‌های جدید را تجربه کرده‌ایم (از سخنگوهای هوشمند تا پاسخگویی به سوالات توسط چت‌بات‌ها، ربات‌های کارخانه‌ای و اتومبیل‌های خودران، موسیقی، آثار هنری و عطرهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی، سیستم‌های بازی و بحث و گفتگو). برخی ممکن است بگویند هوش مصنوعی فناوری جدید اطلاعات است و ما شواهدی در کل صنعت مشاهده می‌نماییم: یادگیری ماشین و سایر موضوعات هوش مصنوعی بنیادین در حال ثبت رکوردهای جدیدی در پردیس‌های دانشگاهی است، در حالی که ابزارهای توانمندشده با هوش مصنوعی در حال حاضر به پزشکان برای یافتن تومورهای پوست، استخدام‌کنندگان را برای یافتن نامزدهای واجد شرایط و بانک‌ها را برای تصمیم‌گیری در مورد اینکه به چه کسانی وام بدهند، کمک می‌کنند. الگوریتم‌ها به قدرتمندسازی پیشنهادهای محصول، تبلیغات هدفمند، ارزیابی مقاله، ارتقای شغلی و حفظ کارکنان، امتیازدهی و رتبه‌بندی ریسک، نشان‌گذاری تصاویر، شناسلیی تقلب و کلاهبرداری، دفاع از امنیت سایبری و انبوهی دیگر از برنامه‌ها کمک می‌کنند.

انفجار و اتخاذ گسترده تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر الگوریتم‌ها علاقه زیادی را برانگیخته و واکنش‌های مختلفی (همراه با مقدار قابل توجهی هجمه) به همراه داشته است؛ از هیجان درباره چگونگی تقویت توانایی‌های هوش مصنوعی برای تصمیم‌گیری انسان و بهبود عملکرد تجاری گرفته تا سوالات درباره انصاف و اخلاق، ترس از حذف شغل و نابرابری اقتصادی، حتی حدس و گمان درباره تهدید بشریت. امروزه اصطلاح هوش مصنوعی تکامل یافته و برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد که نه‌تنها شامل یادگیری ماشین، شبکه‌های عصبی و یادگیری عمیق می‌شود بلکه در عین حال برای بسیاری از موضوعات مانند علم تجزیه‌و‌تحلیل و داده‌ها به‌عوان یک سرفصل کلی است که همه آن علوم را زیر چتر خود می‌گیرد.

برگرفته از کتاب آینده مدیریت در دنیای هوش مصنوعی

به ویراستاری جوردی کانالز و فرانتس هیوکامپ

از انتشارات کتاب پارسه


2QCR15EEKQW.jpg

هویت و برندسازی

برند (شناسه)، ساختنی نیست؛ بافتنی است! هر شخصی، برندش را مثل فرش گره‌ گره، با مهارت، با عشق، با برنامه، با دقت و در طول زمان باید ببافد. برند، مانند درخت پسته است. باید سال‌ها زحمت بکشید، مراقب باشید تا به بار بنشیند و وقتی به بار نشست، خودش جای خود را باز می‌کند. برند، به‌معنای فرایند کاشت، داشت و برداشت ارزش‌های مادی و معنوی است. به‌عبارتی دیگر برند، عصاره‌ای از وعده‌ها، تعهدات، تجربیات و عوامل وابسته رفتاری است که نتیجه آن، جایگاه و وجهه و سرقفلی و ارزش برند است.

افراد محصولات را نه‌تنها برای کارایی آن، بلکه برای مفهومی که دارد، خریداری می‌کنند؛ بنابراین، برند می‌تواند نمادی باشد که بخشی از هویت شخصی مصرف‌کنندگان می‌شود. افراد از نمادپردازی در برندها به‌منظور اعلام اینکه چه کسی هستند و یا آرزو دارند چه کسی باشند، استفاده می‌کنند. عملکرد هویت اجتماعی برندها، بیان ارزش‌های اصلی و خودانگاره شخص را به دیگران آسان می‌کند. بر اساس نظریه هویت اجتماعی، خود را می‌توان مفهومی متشکل از هویتی شخصی یا هویتی جمعی دانست. دلبستگی به برندها و محصولات به‌‌مفهوم بازتاب تمایل مصرف‌کنندگان به تقویت هر یک از هویت‌های مزبور وابسته به محصول و موقعیت است. ممکن است مصرف‌کننده‌ای به برند احساس دلبستگی داشته باشد، زیرا شخصیتی قوی از او به نمایش می‌گذارد؛ درحالی‌که ممکن است مصرف‌کننده دیگری، مثلاً کامیون پیکاپ فورد را دوست داشته باشد، چون هویت ملی او را تقویت می‌کند.

امروزه، همان‌گونه که مشتریان هوشمندتر، شرایط بازار رقابتی‌تر، رشد و توسعه فناوری پرشتاب‌تر و تهدیدات زیست‌محیطی پیچیده‌تر شده‌اند، چالش‌های برندسازی نیز به‌مراتب جدی‌تر از گذشته شده‌اند؛ چالش‌هایی که لازمه مدیریت آنها، تغییر یافتن نوع نگاه و نگرش، و اصلاح راهکارها و فرایندهای بازاریابی و سیاست‌های برندسازی کسب‌و‌کارها است.

برگفته از کتاب هویت و برندسازی

به قلم احمد روستا و علیرضا اخوان

از انتشارات بهار سبز


QGBVXTREVGB.jpg

جادوی مغازه های پرفروش

شاید یکی از دغدغه‌های یک مغازه‌دار نوپا، نبود مشتری کافی است. حتی ممکن است با تبلیغات بی‌شمار نیز نتواند مشتریانی را که برای مدت زمان زیادی از کالای رقبا استفاده کردند و از خدمات آنها راضی هستند، برای بازدید از مغازه خود برانگیزانند. این در حالی است که فروشگاه‌هایی هم که حداقل یک دهه از فعالیت آنها می‌گذرد و به‌اندازه کافی مراجعه‌کننده دارند، هنوز به‌درستی نمی‌دانند که چرا بخش اعظم مراجعه‌کنندگان با دست خالی از مغازه‌های آنها خارج می‌شوند. در حالی که، هایپرمارکت های غول‌پیکر بدون دخالت فروشنده یا قراردادن اسلحه بر پیشانی مشتریان، آنها را با کیسه‌های بسیاری از فروشگاه‌های خود بدرقه می‌کنند.

جدای از جذب مشتری، بیشتر مغازه‌داران از اهمیت قدرت چیدمان باخبر نیستند. چیدمان، زبان یک مغازه و فروشگاه است و هر چه این زبان برای مصرف‌کننده قابل درک باشد، بهتر با آن ارتباط برقرار می‌کند؛ اعتماد می‌کند و خرید بیشتری انجام می‌دهد. بعد از دو خان «جذب مشتری» و «چیدمان استاندارد»، چالش بعدی که مغازه‌داران با آن مواجه هستند، طراحی قیمتهای منصفانه برای محصول است. اغلب فروشندگان برای داشتن سهم بیشتر بازار، محصولات خود را با تخفیفهای بالا ارائه می‌دهند تا به‌واسطه این تک سلاحِ خود به جنگ رقبا بروند. این دسته افراد معتقدند هرچه ارزانتر، فروش بیشتر. این ایده همانند یک مُسّکن عمل می‌کند و سودآوری کوتاه‌مدتی را برای آنها رقم می‌زند. قیمت منصفانه باید در کنار رضایتمندی مشتری، حاشیه سود مغازه‌دار را نیز حفظ کند.

مغازه‌داران پرفروش از یک دست نامرئی بهره می‌برند. دست نامرئی در هنگام تصمیم‌گیری مشتری بهترین گزینه را که اغلب حاشیه سود بالاتری برای مغازه‌داران دارد به او پیشنهاد می‌دهد. زمانی که مشتری با محصولات مشابهی روبه‌رو است، معمولا گزینه‌ای که کمترین ریسک را دارد انتخاب می‌کند. بنابراین، اگر حالت پیش‌فرضی را برای مشتریان خود در نظر بگیرید، می‌توانید آنها را به سمت محصولات پرسود و خرید بیشتر وسوسه کنید.

اگر بفهمید مغز مشتریان شما چگونه کار می‌کند آنگاه خواهید توانست بر انتخابهای آنها کنترل داشته باشید و دقیقاً همان جایی قرار بگیرید که آنها هستند و همان چیزی را بگویید که دوستدار شنیدنش هستند.

برگرفته از کتاب جادوی مغازه‌های پرفروش
به قلم محمد تولایی
از انتشارات بازاریابی 

 


3JX9DUXYQLYE.jpg

اقتصاد اطلاعات

با پیشرفت فناوری‌های نوین، مخصوصاً فناوری اطلاعات، اقتصاد شرایط متفاوتی را نسبت به قبل تجربه می‌کند. این فناوری به‌مراتب فراتر از دستگاه‌های پول‌شمار بانک‌هاست که صرفاً کار شمارش اسکناس را تسهیل می‌کنند تا کارکنان از شمارش دستی رهایی یابند. در فناوری‌های نوین این موضوع مطرح شد که چرا پول‌های کاغذی و سکه‌ای باید شمارش، جابه‌جا یا مبادله شوند؟ پول در واقع به ازای کار و ارزشی که ایجاد کرد، پدیدار شد، سپس آن را اعتبار نامیدند و کارت‌های متنوع موجودی و اعتبار به‌وجود آمد. اکنون نیز برای انجام یک معامله، دیگر پول به‌صورت فیزیکی جابه‌جا نمی‌شود؛ بلکه با یک تراکنش، موجودی بانکی خریدار کاهش و موجودی بانکی فروشنده افزایش می‌یابد. این تازه ابتدای راه است و بیت_کوین، پا را فراتر گذاشته و ارزش را جایگزین پول و اعتبار کرده‌اند که بسیار جالب و کاربردی هستند و میزان زیادی از مشکلات کنونی ناشی از پول و اعتبار را مرتفع می‌کنند.

در آینده نزدیک، هر فردی که کار ارزشمند و ارزش‌افزوده‌ای ایجاد کند، به ذخیره‌سازی الکترونیکی آن در بانک ارزش ملی، به نام خود او منجر خواهد شد. یعنی دقیقاً به اصل مفاهیم «سرویس و خدمت مبتنی بر کالا، خدمات و اطلاعات» می‌رسیم. هر فردی هر سرویسی که ارائه کند و هر ارزشی اعم از ارزش اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، دانشگاهی و فرهنگی ایجاد کند، متناسب با نوع ارزش و حجم افراد مشمول ارزش، در بخش پردازشی سامانه، تحلیل هوشمند شده و در صورتی که کار این فرد به ایجاد بار ارزشی مثبتی منجر شده باشد، به همان اندازه به دارایی‌های اعتباری الکترونیکی او اضافه می‌شود و همچنین در صورتی که کسی کار غیرارزشی، غیراخلاقی، غیرانسانی، غیراجتماعی یا مهم‌تر غیراقتصادی انجام دهد، متناسب با ضرر و زیانی که متوجه آن مجموعه کرده، از اعتبار و موجودی‌اش در بانک اطلاعات الکترونیکی ملی کاسته می‌شود.

موضوع پول، ثروت، مال، مادیات و مالکیت، از جنبه‌های اخلاقی، ارزشی، قدرت و اثرات آن در جنبه‌های مختلف زندگی؛ از جمله کاری و شخصی، همواره محل مناقشه و چالش برای صاحب‌نظران حوزه‌های مختلف علمی و انسانی بوده است. در قشر عامه مردم نیز، برخی آن را منشاء شر و بدی و برخی آن را منشاء خیر و خوبی ارزیابی کرده‌اند. حالا با این شیوه و استفاده از فناوری اطلاعات می‌توان همین خیر و شرهای موجود را به حساب سپرده‌ای برای افراد جامعه تبدیل کرد. به عبارت دیگر خوب یا بد بودن انسان‌ها، به‌نحوی به موجودی بانکی آنها گره می‌خورد و این همان اصل اساسی اقتصاد است که به تدریج در کشاکش مفاهیم بازار و سود و منفعت‌های گروه‌های ویژه گم شده است.

برگرفته از کتاب اقتصاد اطلاعات : اقتصاد مبتنی بر اطلاعات چه تحولی را رقم خواهد زد؟ 

نوشته تقی ترابی و علی ثاقب‌موفق 

به کوشش انتشارات راه پرداخت


U185T6389AJO.jpg

60 الگوی مدل کسب و کار

بسیاری از شرکت‌ها محصولات بسیار پیشرفته و پیچیده‌ای تولید می‌کنند. در جهان توسعه‌یافته، توانایی کسب‌و‌کار برای نوآوری همواره نزد مشتری ارزشمند است. چرا چنین شرکت‌هایی، چه در شرق و چه در غرب، به‌طور ناگهانی مزیت رقابتی خود را از دست می‌دهند؟ شرکت‌های قدرتمندی مانند آگفا (Agfa)، آاِگ (AEG)، آمریکن ایرلاینز، لمان برادرز، دی‌ای‌سی (DEC)، گروندیگ، لوئوه (Loewe)، ناکامیچی، نیکسدروف کامپیوتر، موتورولا، نوکیا، تیکفوجی (Takefuji)، ترایمف (Triumph) و کداک ناگهان پس از موفقیت تجاری در چند دهه، سرانجام ناپدید شدند. چه چیزی اشتباه پیش رفت؟ پاسخ، اگرچه دردناک اما ساده است.

این شرکت‌ها نتوانستند مدل‌های کسب‌و‌کار خود را با محیط در حال تغییر اطراف خود مطابقت دهند. آنها از تجارب گذشته خود استفاده می‌کردند؛ اما تکیه بر گاوهای شیرده معروف گروه مشاوره بوستون (Boston Consulting Group) که چندین دهه به‌عنوان یک اصطلاح باقی ماند و اساسا‌ً بر این باور بود که شرکت‌ها باید کسب‌و‌کارهای موفق موجود را بدوشند، دیگر بقای کسب‌و‌کار را تضمین نمی‌کند.

امروزه موفقیت رقابتی بلندمدت شرکت به توانایی آن در ایجاد نوآوری در مدل کسب‌و‌کار بستگی دارد. تعداد بسیار کمی از شرکت‌های اروپایی وجود دارند (مثال‌های برجسته آن نستله و هیلتی (Hilti) هستند) که در واقع موفق به انجام این کار شدند. بیشتر شرکت‌های پیشرو در سیلیکون‌ولی در حال پیشرفت هستند و نام‌های بزرگی مانند گوگل، اَپِل و سلزفورس به ذهن می‌آیند. بنابراین، سوال مهم این است: چگونه شرکت من می‌تواند بازی را تغییر دهد؟ چگونه می‌توان آن را به یک الگو برای صنعت تبدیل کرد؟ در یک کلام، چگونه می‌توانم در مدل کسب‌و‌کار نوآوری کنم؟

باید گفت در یکی دو دهه اخیر، نوآوری در مدل کسب‌و‌کار، بیش از نوآوری در محصول یا نوآوری در فرایندها، در رشد و موفقیت کسب‌و‌کارها تاثیرگذار بوده است.

از کتاب 60 الگوی مدل کسب و کار

نوشته الیور گاسمن، کارولین فرانکن برگر و میکلا سیک

به کوشش انتشارات راه پرداخت


QY37_P1Y6UNY.jpg

بهترین راهنمای معامله با پرایس اکشن

پرایس‌اکشن یا رفتار قیمت به حرکت و عمل قیمت یک نماد اطلاق می‌شود که در طول زمان بر روی نمودار مربوطه ترسیم می‌شود؛ در واقع پرایس‌اکشن پایه و اساس کلیه تحلیل‌هایی است که چارتیست‌ها برای بررسی و پیش‌بینی قیمت نمادهای مختلفِ بازار اعم از کالا، سهام، ارز، انرژی، رمزارز و غیره انجام می‌دهند. بسیاری از معامله‌گران کوتاه‌مدت منحصراً به پرایس‌اکشن و نتایج حاصل از آن برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی خود اعتماد می‌کنند.

معامله‌گری بر اساس پرایس‌اکشن روشی است که در آن تمام تصمیمات معاملاتی بر مبنای صرف نمودار قیمت صورت می‌گیرد؛ این بدان معنی است که هیچ‌گونه اندیکاتور یا اوسیلاتور خاصی برای شناسایی نواحی حمایت و مقاومت و یا روند بازار استفاده نمی‌شود. تمام بازارهای مالی اطلاعات مربوط به حرکت قیمت بازار را در طی دوره‌های مختلف تولید می‌کنند؛ این اطلاعات در نمودار قیمت نمایش داده می‌شود. نمودار قیمت منعکس‌کننده باورها و اقدامات تمامی شرکت‌کنندگان (انسان یا کامپیوتر) در طی یک دوره مشخص در بازار است و این باورها در نمودار قیمت در قالب "رفتار قیمت" یا همان "پرایس‌اکشن" به نمایش درمی‌آیند.

طرفداران پرایس‌اکشن بر این باورند که هر چند داده‌های اقتصادی و سایر رویدادهای خبری جهانی (عوامل فاندامنتال) کاتالیزورهای حرکت قیمت در بازار هستند، اما ما برای موفقیت در بازار نیازی به تجزیه و تحلیل آن‌ها نداریم. دلیل آن‌ها بسیار ساده است چرا که تمام اطلاعات اقتصادی و خبری جهان که سبب حرکت قیمت در بازار می‌شوند، در نهایت از طریق رفتار قیمت در یک نمودار قیمت منعکس می‌شوند؛ یعنی مشابه نظری که تکنیکالیست‌ها دارند. از آنجا که پرایس‌اکشن نشان‌دهنده تمام متغیرهایی است که بر روی دوره‌های مختلف زمانی بازار تاثیر می‌گذارد، تجزیه و تحلیل آن می‌تواند تمام اطلاعات مهم و تاثیرگذار جهت طراحی معاملاتی سودآور را رقم بزند؛ فارغ از اینکه آیا از سایر ابزارها استفاده شود یا خیر.

از مقدمه "علی محمدی" ویراستار علمی کتابِ 
بهترین راهنمای معامله با پرایس‌اکشن 
نوشته آتاناس متوو 
از انتشارات مهربان نشر 


ED1GUM1OP5MT.jpg

مردی که معادله بازار را حل کرد

در گزارشی در یک مجله اقتصادی در سال 2000 گفته شده بود که «به احتمال زیاد شما در مورد جیم سایمونز چیزی نشنیده‌اید. خیلی‌ها در موردش چیزی نمی‌دانند». تا آن زمان واقعا کسی در مورد او چیزی نمی‌دانست. کتاب "مردی که معادله بازار را حل کرد" در مورد این معامله‌گر متخصص مالی (کوآنت) اهل ایالات متحده است که باعث مشهورشدن او شد. او که از پدری آمریکایی و مادری روسی متولد شد و تا چاپ این کتاب به سن 83 سالگی رسیده است، همچنان به دنبال آرزوها و اهداف خود است. او به موفقیت‌هایی بی‌بدیل در زندگی خود رسید و توانست به موفق‌ترین معامله‌گر در تاریخ مالی مدرن تبدیل شود که هیچ کسی در بازار و در دنیای سرمایه‌گذاری نتوانست به اندازه او در بحث مالی موفقیت کسب کند. صندوق مالی او دارای بازدهی سالانه 66 درصدی و سود سالانه بیش از 7 میلیارد دلار بوده که ارزش دارایی‌های او را به بیش از 20 میلیارد دلار رسانده است. او البته یک شبه این ره صدساله را نپیمود بلکه با حوصله‌مندی، تفکر و درایت، سعی و تلاش و همچنین همت بالا توانست به کوهی از ثروت برسد که حتی برای مدیریت دارایی‌هایش، یک شرکت خصوصی را استخدام کرده است. او حتی به فکر فروش سهام خود به امیر قطر و حتی خرید یک باشگاه فوتبال انگلیسی از این پول‌های هنگفت افتاده بود.

سایمونز با بهره‌گیری از اصول و قواعد علم ریاضی و آمار و همچنین با استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته و نرم‌افزارهای اختصاصی، بهترین استراتژی‌های ممکن را انتخاب می‌کرد و استفاده از حس ششم و غریزه در معاملات را منسوخ کرد. او متخصصینی را استخدام کرد که با اعتماد به رویکرد علمی و سیستماتیک و استفاده از الگوریتم‌های محاسباتی محسوس برای سرمایه‌گذاری، توانست به ثروتی حیرت‌انگیز برسد. او برای جلب و استخدام استعدادهای علمی از ذکاوت، خلاقیت و جاه‌طلبی داوطلبان، بدون توجه به تخصص و یا سوابقشان استفاده کرد تا تیم کاری و شرکت خود را به یک کارخانه مولد ثروت تبدیل کند. همچنین برای جلب و مدیریت سرمایه‌گذارانی که بتوانند به او و فعالیت‌هایش اعتماد کنند، فقط از بازخورد موفقیتش استفاده می‌کرد تا جایی که سرمایه‌گذاران به طرف شرکت او هجوم می‌آوردند.

در خلال رسیدن به این موفقیت‌ها، سایمونز بارها و بارها شکست خورد و چندین بار پروسه سرمایه‌گذاری خود را متوقف کرد و تا آستانه ورشکستگی نیز پیش رفت. اما با وجود تمام مشکلاتی که گریبانش شده بود، توانست با خوش‌فکری، اعتمادبه‌نفس و عزم راسخی که داشت، شرایط را به نفع خود تغییر داده و با خودآگاهی و دیدگاه منحصربه‌فردش بر بازار غلبه کند. او حتی توانست از رکود اقتصادی سال 2008 جان سالم به‌در ببرد.

سایمونز می‌گوید: «با باهوش‌ترین افرادی که می‌توانید کار کنید، حتی باهوش‌تر از خودتان. همیشه پیگیر باشید و به‌راحتی تسلیم نشوید. برای مداومت در کارتان، با حس خوب کار کنید. وقتی چیزی به خوبی کار می‌کند، حس زیبایی وجود خواهد داشت.»

از مقدمه مترجمِ (محمدحسین صالحی) کتابِ مردی که معادله بازار را حل کرد نوشته گرگوری زاکرمن


1GU6SXTXGTHG.jpg

جرعه آن باده بی زینهار

دیوان شمس "مَسرَحِ مَشروح" شیدایی و سرمستی‌ست و مولانا بی‌شک جانِ جانِ جانِ جان است. یک روح قدسی که بی شایبه آب و رنگ، ورای حکمت‌ها و حس‌ها پر زده و در افق دور و روشن "عشق" شناور مانده. جهان و زبان مولانا البته که خاصیتی ممتاز و برشده دارد. زندگی و عشق با همه تپش و تابناکی‌اش در جان و جهان او به رقص آمده‌اند و این پایکوبی مدام بر سر آتش سوزان و گرم سودا و بهجت، و این دست افشانی بی‌وقفه ذهن و زبان، از سر وجد و عشق محض، او را بی‌اغراق به شگفت‌ترین و شکوهمندترین سخنور ادب پارسی بدل ساخته است.

پرهیز و پروای سرسختانه او از سرد و خشک و ادباری و گدارویی و ترویج مطنطن نوا و نوّی و بر و بار و گل و گلنار و بخت فزونی و خندان دلی و لطف و رضا و شادی و وفا و خوشی و بی‌خویشی و روشنی و طرب در کلمات خداوندگار بشدت به چشم می‌آید. ابعاد عشق و زندگی در شعر خداوندگار به پهنای لایتناهی‌ست و این، پایاپایی و رویارویی با ساحات فکر و شعر او را بی منتها و مسحورکننده می‌سازد. از هر رنگ و هر حالت و هر بوی و بهجتی در غزل مولانا نشانی هست. عشق و شعر زندگی در جهان خداوندگار واماندگی و تعطیل نمی‌شناسد.

آن چه در باور عموم هست و گاه برخی پژوهشگران حوزه مولانا شناسی هم بر آن صحّه گذاشته‌اند آن است که غزلیات، آفریده دوران فراق مولانا از شمس است. این گمان تا اندازه‌ای درست می‌تواند بود. اما گزاره‌هایی هم هست که نشان می‌دهد مولانا چندین هزار غزلیات را در زمان مصاحبت با شمس و در روزگار پیدایی و حضور او سروده است.

در این جغرافیای شگفت است که مولانا با کلمات سرمست مطنطن، رگ بازی شورانگیز انسان و عشق را تصویر می‌کند. ساحات مفهومی و معنایی غزل‌ها گونه گون و متکثّرند. از ابراز شیدایی محض به شمس و ستایش اعلای او به معشوقی و مرادی، تا استقرار یکسره خوشی و کامیابی معنوی و پرواز از عسرت مادّه زیستی به سَکَرات معنا و ملکوت، تا مفاخرات پرجوهر مولانا به دردانگی و پرمایگی و جلالت روحانی‌اش و نیز ستایش عشق و و دل مویه‌های جگرسوز آمیخته به گلایه و گمانش در فراق شمس همه به زیبایی در جهان غزل‌ها حضور و نمود یافته است.

قلم خانم دکتر "کیمیا تاج نیا" پژوهشگر کتاب "جرعه آن باده بی زینهار"

 


بُرون شو ای غَم از سینه، که لُطفِ یار می‌آید

تو هم ای دل زِ من گُم شو، که آن دِلدار می‌آید

نگویم یار را شادی، که از شادی گُذشته‌ست او

مرا از فَرطِ عشقِ او، زِ شادی عار می‌آید

مسلمانان! مسلمانان! مسلمانی زِ سَر گیرید

که کُفر از شَرمِ یارِ من، مُسلمان وار می‌آید

بُرو ای شُکر، کین نِعمَت زِ حدِّ شُکر بیرون شُد

نخواهم صَبر گر چه او، گََهی هم کار می‌آید

رَوید اِی جُمله صورت‌ها، که صورت‌هایِ نو آمد

عَلَم‌هاتان نِگون گردد، که آن بسیار می‌آید

دَر و دیوارِ این سینه، هَمی دَرَّد زِ انبوهی

که اَندَر دَر نمی‌گُنجد، پَس از دیوار می‌آید


 


Y4DCT_OOF_Z.jpg

چارچوب طبقه بندی فرایندها بر اساس مدل APQC

شاید به جرأت بتوان گفت که امروزه رویکرد فرایندی یکی از پرکاربردترین رویکردهای مدیریتی در سازمانها است. مزایای این رویکرد بگونه‌ای بوده است که به تدریج تبدیل به مبنایی برای تمام سیستم‌های مدیریتی شده است، بطوری‌که امروزه کمتر نظام، استاندارد یا تکنیک مدیریتی را می‌توان پیدا کرد که بر اساس مطالعه فرایندها بنا نشده باشد. استانداردهای مدیریتی ایزو (ISO)، مدل تعالی سازمانی EFQM، تکنیک 6 سیگما، پیکره دانش مدیریت پروژه (PMBOK)، چارچوب کنترل‌های داخلی (COSO) و تکنیک کارت امتیازی متوازن (BSC) نمونه‌هایی از نظام‌ها، تکنیک‌ها و استانداردهایی هستند که بر محور فرایندها عمل می‌کنند.

تبدیل ساختار عمودی سازمان به یک ساختار افقی چابک و فعال از طریق شناسایی و بکارگیری صحیح فرایندها، شاید مهمترین مزیت این رویکرد در یک سازمان باشد. علاوه بر این، رویکرد فرایندی مزایای دیگری برای سازمان در بر خواهد داشت که شماری از آنها به شرح زیر قابل اشاره است:

     - فرایندها ارتباطات بین کارکنان را تسهیل و راه انجام وظایف و دستیابی به اهداف کسب‌و‌کار را هموار می‌کنند،

     - فرایندها هماهنگ سازی اجزای طرح سازمان (به مثابه یک سیستم) را بر عهده دارند،

     - فرایندها ابزار مناسبی برای به اشتراک‌گذاری دانش به منظور انجام بهتر کارها هستند،

     - فرایندها زیرساخت لازم برای تبدیل سازمان مکانیکی به ارگانیکی می‌باشند،

     - فرایندها محرکی برای معرفی و بکارگیری تکنولوژی‌های مناسب هستند،

     - فرایندها امکان اندازه‌گیری اثربخشی و کارایی را فراهم می‌سازند،

     - فرایندها امکان تخصیص متوازن منابع را ایجاد می‌کنند،

     - فرایندها بستر لازم برای بهبود مداوم را فراهم می‌آورند.

امروزه ما در جهانی پویا زندگی می‌کنیم و فضای کسب‌و‌کار امروزی بسیار پرتلاطم و متغیر است. در این فضای پر از تغییر و تلاطم، نیاز است تا اجزای سازمان قابلیت انطباق با شرایط حاکم را داشته و به شکل هماهنگ و همسو با اهداف حرکت نمایند. تمرکز بر روی فرایندها، زیرساخت و ثبات لازم برای بقا در دنیای در حال تغییر، به حداکثر رساندن بهره وری کارکنان و استفاده از تکنولوژی را برای رقابت فراهم می‌کند. فرایندها، اجزای سازمان شامل کارکنان، فناوری، رویه‌ها و استانداردها را با یکدیگر هماهنگ کرده تا بهبود مداوم که لازمه ادامه حیات سازمان است، اتفاق افتد.

اما سوال این است که برای طراحی مناسب فرایندها چه باید کرد. در پاسخ به این پرسش باید گفت، اگرچه تدوین فرایندها بستگی به نوع صنعت و ماهیت کسب‌و‌کار و میزان مهارت افراد و متخصصین درگیر در فعالیت‌های سازمان دارد اما استفاده از تجارب برتر نیز می‌تواند راهکاری مناسب برای بهبود طراحی فرایندها باشد. یکی از بهترین مدلهای ارائه شده برای شناسایی و تدوین فرایندها، که بر اساس بهترین تجارب سازمانهای موفق در سراسر جهان تدوین شده است، چارچوب طبقه‌بندی فرایندهای APQC است که امروزه به شکل گسترده‌ای توسط سازمانهای مختلف به عنوان مرجعی برای طراحی فرایندها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در این راستا و به منظور کمک به سازمانهای ایرانی، ویرایش 7.2.1 نسخۀ بین صنعتی (Cross Industry) منتشر شده در آگوست 2019 این استاندارد، طی کتاب "چارچوب طبقه بندی فرایندها بر اساس مدل APQC" ترجمه و در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. محتوای این کتاب به عنوان یک راهنما و هندبوک کامل و مناسب برای مدیران اجرایی، مدیران تعالی و طراحان فرایند و سیستم‌ها در انواع کسب‌و‌کارها، کاربرد دارد و در ترجمه آن تلاش شده است جنبه‌های تخصصی ترجمه مرتبط با هر حوزه فرایندی رعایت شود. امید است این تلاش، نقشی هرچند اندک در بهبود و تعالی سازمان‌های کشورمان ایران عزیز ایفا نماید.

از مقدمه مترجم کتاب (حسین قدرتی عباسی)

چارچوب طبقه بندی فرایندها بر اساس مدل APQC


DIGJXQIV8T8G.jpg

استراتژی برای هر کس

استراتژی یعنی دانستن این که کجا می رویم، چرا به آن جا می رویم، چگونه به آن جا می رسیم و تفاوت چگونگی انجام آن توسط شما چیست. اصول ذیل به هر کس امکان می دهد که معنی واقعی و اهمیت استراتژی را درک نمایند:

1. اعتماد، موفقیت را تضمین نمی کند. اما، بدون آن، کسب و کار (و زندگی) یک بازی برای بقاء است. سطح بالای اعتماد به سازمان شما کمک می کند تا فراتر از بقاء حرکت کند.

2. منابع برای حرکت فراتر از بقاء، ضروری است. بدون منابع لازم، سازمان ها مانند اتومبیلی می باشند که در باک بنزین ندارند.

3. چگونگی و چرایی نیاز سازمان ها تنظیم یا انطباق منابع خودشان را با محیط کسب و کار تعیین می کند.

4. تغییر لازم است و می تواند سودآور باشد (عدم تغییر می تواند مرگبار باشد). زمانی که سازمان ها آماده تغییر نباشند، نسبت به فرصت ها کور می شوند. سود پاداش، برای تغییر مثبت است.

5. رقابت، سود را به ارمغان می آورد. رقابت منصفانه هم سالم است و هم باعث می شود هر سازمان قوی تر شود.

6. جهانی شدن، بازیکنان جدید، برای بازی های جدید (محصولات و خدمات)، زمین های بازی (بازار) و قوانین جدید می آورد. جهانی شدن در واقع یک شکل دیگر از رقابت است.

7. جهانی شدن، رقابت و محیط بر رشد تاثیر می گذارد. رشد می تواند خوب و بد باشد، با این حال رشد متعادل برای دست یابی به موفقیت ضروری است.

8. برنامه ریزی عالی برای پیاده سازی یک استراتژی موفق، نیل به اهداف و رسیدن به مقصد لازم است.

9. کار گروهی (نقش ها، مسئولیت و پاسخ گویی) استراتژی را به واقعیت تبدیل می کند.

10. رهبران باید هر روز با هر کس ارتباط برقرار کنند.

از طریق درک مشترک از استراتژی، شما، همکاران و همه کارکنان سازمان شما می توانید به "همه آن چه که می خواهید تبدیل بشوید" نزدیک تر شوید.

 

برگرفته از کتاب:

استراتژی برای هر کس

  نویسنده: گرارد دانفورد

 

 


3B8ZW6ZR4BR6.jpg

نسل امین الضرب

محمدحسن امین الضرب موسس مجلس وکلای تجار به عنوان اولین پارلمان بخش خصوصی و ملی ایران است. اهمیت محمدحسن امین الضرب در فضای سیاسی و اقتصادی عصر قاجار چنان بود که بعدها پیام تاسیس مجلس مشروطه در خانه او قرائت شد در حالی که پیش از تشکیل این مجلس، محمدحسن، تاسیس مجلس وکلای تجار را به عنوان اولین گام های مدرن سازی اقتصاد ایران برداشته بود. پس از او فرزندش محمدحسین راه پدر را ادامه داد و مجلس وکلای تجار را به اتاق بازرگانی تبدیل کرد. به خصوص مردم ایران این خاندان را با محمدحسین که راه آهن و برق را وارد کشور کرد می شناسند و به عنوان یکی از تاثیرگذاران دوران نوسازی اقتصادی کشور شناخته می شوند.

در مجموعه "نسل امین الضرب"، کارآفرینان معاصر کشور با ذکر خاطراتشان به بیان روش هایی برای انجام کارآفرینی سالم و اخلاق مدار می پردازند.

اقتصادهای توسعه یافته سال‌هاست که به این جمع بندی رسیده اند که می توان زندگینامه ها را به عنوان متدلوژی مدیریت تدریس کرد. به همین دلیل در جهان توسعه یافته، زندگینامه افرادی مانند بیل گیتس، وارن بافت و استیو جابز با اشتیاق تدوین و با استقبال خوانندگان و خریداران مواجه می شود. زندگینامه این افراد برای کارآفرینان جوان تر دریایی از حکمت است و روش های عبور از بحران است.

نسل جدید اقتصاد ایران می تواند با مطالعه این مجموعه به اصول مدیریت و فهم درستی از موانع اقتصادی ایران برسد و مدیران نیز این امکان را دارند تا با مطالعه این کتاب به درکی از زندگی و زمانه سخت فعالیت بخش خصوصی برسند.

- زندگی در می زند (نسل امین الضرب 1)

- رویاهای طلایی (نسل امین الضرب 2)

- هزار راه نرفته (نسل امین الضرب 3)

- زندگی کسب و کار من است (نسل امین الضرب 4)

- استارتاپ به سبک ایرانی (نسل امین الضرب 5)


XUAXU_7R1GF.jpg

برندبافی شخصی

یقیناً بارها و بارها در مورد کرم های ابریشم و تبدیل شدن آنها به پروانه های زیبا مطالبی را شنیده یا خوانده اید. شاید هم از نزدیک به چشم خودتان دیده باشید. اگر زمان کافی بر کرم ابریشم نگذرد و شما به او کمک کنید تا از پیله بیرون بیاید، یقیناًٌ پس از مدتی خواهد مرد؛ چرا که هنوز اصطلاحاً توانایی لازم برای ایستادن روی پای خودش را کسب نکرده است. باید زمان بگذرد و خودش تلاش کند تا در بهترین زمان ممکن و با بالاترین قدرت بتواند پیله خود را پاره کند و در حالی که یک پروانه زیبا شده است، بیرون بیاید، پرواز و خودنمایی کند.

انسانها نیز در پیله ای از حیرانی و سردرگمی گرفتارند و برای رهایی از برند شخصی پیشین خود که بدون برنامه و بدون طراحی، خواسته یا ناخواسته، برای آنها رقم خورده است نیاز دارند تا با تکنیکهایی خاص، برند شخصی جدیدی را برای خود طراحی کنند تا آنگونه که دوست دارند شناخته شوند و در جایگاه واقعی خود قرار بگیرند.

برندسازی شخصی، محتوایی است که می توانید آن را کنترل کنید. بنابراین، تلاش کرده و کنترل آن را به دست بگیرید. دستیابی به یک برند شخصی بزرگ بسیار حائز اهمیت است. در حقیقت، زمانی که در مورد تبدیل شدن به یک کارآفرین نوآور یا یک متخصص صنعت صحبت می شود، داشتن یک ردپای آنلاین و شخصی شده برای راهبرد تجاری شما بسیار ضروری است. داشتن برند شخصی مناسب می تواند فرصت های نامحدودی را برای هر کسی فراهم آورد؛ از قراردادها و شراکتهای تجاری بزرگ گرفته تا دلایلی برای مسافرت و هر چیزی که در این بین قرار می گیرد.

 

برگرفته از کتاب :  برندبافی شخصی

نویسنده : محمدرضا طاهری


UBHAM1PUCPAX.jpg

دانشنامه مختصر اقتصاد

همه می دانند که اقتصاددانان درباره موضوعات اقتصاد کلان، مانند تورم و بیکاری و رشد اقتصادی، اختلافات زیادی دارند و مکتب های مختلف اقتصادی غالباً نگرش های بسیار متفاوتی دارند. اما، همان طور که هِنِدرسُن ویراستار کتاب "دانشنامه مختصر اقتصاد" اشاره می کند، حتی در اقتصاد کلان نیز هم نظری ها از آنچه معمولاً تصور می شود بیشتر است. افزون بر آن، بیشتر مسائل و موضوعات اقتصادی در قلمرو علم اقتصاد خرد جای می گیرد و اینجا بیشتر اقتصاددانان، تقریباً همه آن ها، درباره موضوعاتی چون کنترل اجاره بها و حداقل دستمزد و نیاز به کم کردن آلودگی، هم نظرند.

کتاب "دانشنامه مختصر اقتصاد" با کمک حدود 150 تن از اقتصاددانان مطرح دنیا، یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین کتاب های کلاسیک در زمینه دانش اقتصادی است.

فهرست الفبایی مقالات

- آپارتاید / آزادی اقتصادی / آموزش / ابرتورم / اتحادیه های کارگری / اتحادیه اروپا / اتحادیه پولی / اثرات جانبی / اخلاق و اقتصاد / ارز / ارزش فعلی / اطلاعات / اطلاعات و قیمت ها / اقتصاد آزمایشگاهی / اقتصاد خرد / اقتصاد رفتاری / اقتصاد طرف عرضه / اقتصاد فضا / اقتصاد کلان نئوکلاسیک / اقتصاد کینزی / اقتصاد نوکینزی / اقتصادهای در حال گذار / انتخاب عمومی / انتظارات عقلانی / انحصار / انرژی / انقلاب صنعتی و سطح زندگی / اوپک / اوراق قرضه / اوراق قرضه بنجل / ایمنی شغلی / اینترنت

- بازار آزاد / بازار سهام / بازار قراردادهای آتی و اختیار معامله / بازار کنترل شرکت ها / بازارهای سرمایه کارا / بازتوزیع / بازیافت / بحران پس انداز و وام / بدهی و کسری بودجه دولت / برق و تنظیم بازار آن / برنامه های حمایتی کشاورزی / بهره وری / بیکاری / بیمه / بیمه سلامت / بیمه مسئولیت

- پس انداز / پول گرایی / پیامدهای ناخواسته / پیش بینی و مدل های اقتصادسنجی

- تامین اجتماعی / تامین مالی مبارزات انتخاباتی / تبعیض / تبلیغات / تجارت آزاد / تجارت بین المللی / تحریم / تحلیل هزینه - فایده / تخریب خلاق / تراز پرداخت ها / تراژدی منابع مشترک / تقاضا / تقسیم کار / تمرکز صنعتی / تنظیم گری / تنظیم گری مالی / توافق نامه های تجاری بین المللی / تورم / توزیع درآمد

- ثبات بودجه

- جرم / جریان های بین المللی سرمایه / جمعیت

- چرخه های کسب و کار

- حباب / حداقل دستمزد / حراج / حساب های درآمد ملی / حقوق مالکیت / حقوق و اقتصاد / حکمرانی شرکتی / حمایت از محیط زیست در بازار آزاد / حمایت از مصرف کننده / حمایت گرایی / حمل و نقل شهری

- خدمات درمانی / خدمت سربازی اجباری / خصوصی سازی / خطر و ایمنی

- دارو : اقتصاد و تنظیم گری / دفاع

- رانت خواری / رشد اقتصادی / رشد دولت / رفاه / رفتار سیاسی / رقابت / رکود بزرگ

- ژاپن

- ساختار مالی شرکت ها / سرمایه داری / سرمایه گذاری / سرمایه انسانی / سطح زندگی و رشد اقتصادی دوران مدرن / سود / سوسیالیسم / سیاست بودجه ای / سیاست پولی / سیاست های اقتصادی هووِر

- شاخص های قیمت مصرف کننده / شرکت سهامی / شکاف جنسیتی / شواهد تجربی رشد اقتصادی

- عرضه / عرضه پول / عرضه رقابتی پول

- فاجعه و بازسازی / فاشیسم / فدرال رزرو / فساد / فقر در آمریکا

- قوانین ضد تراست

- کارآفرینی / کارایی / کارتل / کالاهای عمومی / کمک خارجی / کمک خیریه / کمونیسم / کنترل آلودگی / کنترل اجاره بها / کنترل قیمت ها / کیفیت محیط زیست

- گاز طبیعی: بازار و تنظیم گری / گرمایش جهانی

- مارکسیسم / مالکیت فکری / مالیات بر سود سرمایه / مالیات بر مصرف / مالیات ستانی / مالیات ستانی از شرکت ها / مخابرات / مرکانتیلیسم / مزیت نسبی / مستمری بازنشستگی / مسکن / معاملات نهانی / معجزه اقتصادی آلمان / معمای زندگی / مقررات زدایی از باربری زمینی / مقررات زدایی از شرکت های هواپیمایی / مکتب اقتصاد اتریشی / منابع طبیعی / منحنی فیلیپس / مهاجرت به آمریکا

- نام تجاری / نرخ بهره / نرخ نهایی مالیات / نظام پولی پایه طلا / نظریه بازی / نوآوری / نهایی گرایی

- ورزش / ورزش سنجی / ورشکستگی

- هجوم به بانک ها / هزینه فرصت / هنر

 

کتاب : دانشنامه مختصر اقتصاد

ویراستار : دیوید هندرسن


7E5ZB_T3IO4K.jpg

فیزیک برند

درست همان گونه که جهان فیزیکی و مطالعه فیزیک از ذرات زیراتمی تا سیارات و کهکشان ها را در بر می گیرد، برندها فضاهایی در یاخته های عصبی انسانی، و نظام های ساخت و تولید، ارتباطات، و توزیع را اشغال می کنند. به همین ترتیب، درست همان طور که فیزیکدانان حرکت اشیا در زمان و فضا را مطالعه می کنند، رهبران بازاریابی می خواهند بدانند که افراد و برندها چگونه در درون زمان و فضا حرکت می کنند. برندها در یک خط مستقیم حرکت نمی کنند. برندها همچون آدمیان، در مسیر حرکت از میان زمان و فضا، خوش شانسی ها و بدشانسی هایی دارند. برندها قادر به رشد سریع تصاعدی و عیناً بحران شتابان اند.

فیزیکدانان و بازاریابان برای درک واقعیت از رویکردهای مشابهی بهره می برند. برای مثال، یکی از مشهورترین روشهای تحقیق برند تحقیق مردم شناختی است. مطالعه و تعامل چهره به چهره با مشتریان در محیط بومی آنان. محققان مردم نگاشتی مانند فیزیکدانان رفتارها را مستقیماً مشاهده و الگوها را برملا می کنند.

مردم نیاز عمیقی به تعلق داشتن دارند و برندها با جذب کردن افراد همفکر، مشترکاتی را که ارزش شراکت کردن را دارند نشان می دهند. درست همان گونه که افراد از برندها برای قراردادن خود در مقولات استفاده می کنند برندها ما را در قالب مقولات دسته بندی می کنند. از برندها برای جذب هم ظرفیت ها و شرکای کسب و کار استفاده می شود؛ برندهای جهانی دارند از موانع فرهنگی در می گذرند و نمادهایی از جهانی درهم تافته می شوند. در دنیایی از انتخاب، نیازها تبدیل به خواسته شده اند. مردم از برندها برای شان، تعلق، انگیزش و تغییر مسیر استفاه می کنند. زندگی پر شده است از احساس وحشت از وجود و از مشکلات بزرگ. برندها راه فرار یا انحراف از واقعیت را فراهم می کنند.

 

کتاب :  فیزیک برند: برندها چگونه بر باورها و رفتارهای ما تاثیر می گذارند؟

نویسندگان : آرون کِلِر، رنی مَرینو، دَن والس


285OBQ4WH451.jpg

استارت آپ 100 دلاری

چند سالی است که راه اندازی کسب و کارهای کوچک با اصطلاحاتی همچون راه اندازی ناب و استارت آپ آکنده شده است. استارت آپ با دو معنای مرتبط با هم در ادبیات کارآفرینی مورد استفاده قرار می گیرد: نخست «شرکت نوپایی که در جستجوی تحقق الگوی کسب و کار خاصی است» و دوم «شیوه راه اندازی چنین شرکتی».

یکی از مهم ترین آسیب ها در رشد مالی اکثر استارت آپ ها، فقدان مهارت های مورد نیاز برای ارتباط با مشتری است. استارت آپ پدیده ای فراتر از یک سایت یا اپلیکیشن فروش کالا یا خدمات است. طراح یک استارت آپ، باید به پرسش هایی مانند چه خدماتی با چه قیمت و ویژگی هایی می تواند مورد پسند مشتری قرار گیرد، پاسخ دهد و همچنین برنامه ریزی خوبی برای رویه های تامین کالا یا خدمات مورد نیاز، پاسخ به نیاز مشتریان، گردش نقدینگی، رسیدگی به شکایت ها و ... داشته باشد. اگر او پیش از آغاز کار به این پرسش ها بیندیشد و پاسخ مناسب آنها را بیابد، در خلال کار با پرسش ها و چالش های کمتری رو به رو خواهد شد.

بسیاری از کارآفرینان، استارت آپ های خود را با سرمایه ای اندک و با شعار «از کم شروع کن» به راه انداخته اند و با رعایت نکات ذکر شده در مدت زمان کوتاه توانسته اند با درآمدزایی، خود را از قید و بندهای کارهای استخدامی برهانند.

 

کتاب : استارت آپ 100 دلاری : راه اندازی کسب و کارهای ارزان

نویسنده : کریس گیلبو


GADAN239DPY2.jpg

سهام نخرید، مگر ...

یکی از الزامات معامله گری در بازار سرمایه، داشتن یک سیستم معاملاتی مدون، مکتوب و شخصی می باشد. سیستم معاملاتی مدون و مکتوب به فعالیت معامله گر نظم داده و مانع ایجاد هر عامل منفی اثرگذار بر روحیه سرمایه گذار می شود و زمینه سازی لازم برای انجام معاملات بدون استرس و هیجان در بازار را برای سرمایه گذار فراهم می کند. در این حالت، سرمایه گذار با هر اتفاقی، قادر به تشخیص اقدام بعدی بوده و راهکارهای مورد نیاز برای هر مرحله را می داند.

طراحی و ساخت یک سیستم معاملاتی از مراحل زیر تشکیل می شود:

مرحله اول : بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید

مرحله دوم : روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید

مرحله سوم : نسبت ریسک به ریوارد خود را تعیین کنید

مرحله چهارم : مقدار سرمایه در نظر گرفته شده برای خرید سهم را تعیین کنید

مرحله پنجم : نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید

مرحله ششم : از سیستم معاملاتی استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید

 

کتاب : سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشاسی بازار

نویسنده : مهدی افضلیان

 


KXQ2LKGJ7A2C.jpg

مشتری خودکار

در سال های گذشته بیشتر سرویس های پیام دهی اینترنتی برای کسب درآمد از مدل تبلیغات استفاده می کردند. آن ها پلتفرم رایگانی را در اختیار کاربران قرار می دادند و در عوض، آن ها را با تبلیغات ناخوشایند بمباران می کردند. اما بنیان گذاران "واتس آپ"، جان کوم و برایان اکتون، می خواستند پیام دهی را کامل تر و خصوصی تر کنند.

حق عضویت یک دلار در سال زیاد به نظر نمی رسد، اما وقتی 450 میلیون کاربر داشته باشید و روزانه یک میلیون کاربر جدید به آن ها اضافه شوند، این یک دلار در سال ها روی هم جمع می شوند. علاوه بر این، از آنجا که واتس آپ می خواهد پلتفرم پیام دهی عضویتی باقی بماند، به کارمندان زیادی نیاز ندارد. در حقیقت، این پلتفرم در هنگام واگذاری تنها 55 کارمند داشت که به 450 میلیون مشترک آن رسیدگی می کردند.

واتس آپ، به خاطر فناوری بهتر یا توجه بیشتر کارمندان آن به کاربران یا سرگرم کننده تر بودن تبلیغاتش، برنده لاتاری 19 میلیارد دلاری (تحت تملیک فیس بوک قرارگرفتن) نشد، بلکه این پیروزی را تا حد زیادی مدیون خودکار کردن مشتریانش بود. این پلتفرم، با درخواست از کاربران برای گرفتن اشتراک خدماتش، مدل کسب و کار صحیح را برای موفقیت انتخاب کرد. واتس آپ، تنها نمونه ای از قدرت مشتریان خودکار در رشد کسب و کار شماست.

کتاب "مشتری خودکار" به شما نشان می دهد که چگونه مدل کسب و کار عضویتی را بر روی کسب و کار خود اجرا کنید. اغلب افراد با شنیدن کلمه عضویتی به یاد شرکت های رسانه ای، بازی یا نرم افزارهای ابری می افتند. این کتاب برای خوانندگان این صنایع مفید است، اما می توانید مدل کسب و کار عضویتی را بر روی شرکت خود، صرف نظر از صنعت و یا اندازه آن، اجرا کنید.

 

کتاب :  مشتری خودکار : راه اندازی مدل کسب و کار عضویتی در همه صنایع

نویسنده : جان واریلو

 


T73T_JUJ7RC.jpg

بازاریابی 4.0

کاتلر درک مفهوم بازاریابی را ساده اما اجرای آن را بسیار دشوار می‌داند. وی بر اساس آنچه کاتلریسم خوانده می شود معتقد است که بازاریابی بخشی از فلسفه مدیریت مدیران است. مدیران باید با شناخت نیازهای مشتریان، برای آنان ارزش افزوده بیافرینند و رضایت آنان را به‌دست بیاورند تا نهایتاً بتوانند با فروش محصولشان، برای سازمان خود سود کسب کنند

کاتلر گسترش و کاربرد ابزارهایی از قبیل تجزیه و تحلیل بازار، توسعه محصولات جدید، برنامه ریزی راهبردی و سیستم های اطلاعاتی یکپارچه را برای موفقیت مدیران بازاریابی توصیه می‌کند. وی مفهوم نیاز مشتری و ارزش‌آفرینی برای مشتری را به‌عنوان مهم‌ترین وظایف مدیران بازاریابی، جایگزین قیمت، فروش و توزیع نمود

کاتلر در کتاب «نسخه سوم بازاریابی» خود، در مورد جایجایی عمده از بازاریابی محصول محور (عصر اول) به بازاریابی مشتری محور (عصر دوم) و در نهایت بازاریابی انسان محور (عصر سوم) سخن می گوید و استدلال می کند که آینده بازاریابی وابسته به خلق محصولات، خدمات و فرهنگ های مختلف شرکتی است که بتواند منعکس کننده ارزش های انسانی باشد

با گذر زمان و حضور و استفاده بیشتر از تکنولوژی ها، کاتلر اشاره به همگرایی تکنولوژی ها با هم و تاثیر آن بر روش های بازاریابی در دنیا دارد. روندهای جدیدی در نتیجه این تغییرات در حال شکل گیری است؛ اقتصاد اشتراکی، یکپارچه سازی کانال همه کاره، بازاریابی محتوایی، مدیریت ارتباط با مشتری در شبکه های اجتماعی و بسیاری چیزهای دیگر

در این عصر گذار، نیاز به راهبرد جدیدی از بازاریابی احساس می شود. بنابراین، کاتلر به عنوان پدر بازاریابی، بازاریابی عصر چهارم را به عنوان نتیجه طبیعی رشد و ارتقای بازاریابی عصر سوم معرفی می کند

فرضیه اصلی این کتاب این است که بازاریابی باید با ماهیت متغیر مسیرهای دسترسی به مشتریان در اقتصاد دیجیتال هماهنگ شود. بازاریابی عصر چهارم مفهومی عمیق تر و گسترده تر از بازاریابی انسان محور را شرح می دهد تا تمامی جنبه های سفر مشتریان را پوشش دهد

 

از ترجمه های کتاب Marketing 4.0

کتاب نسل چهارم بازاریابی : از بازاریابی سنتی به بازاریابی دیجیتالی / مهربان نشر

کتاب بازاریابی عصر چهارم : گذر از بازاریابی سنتی به دیجیتال / سیته


196MDLTASL_J.jpg

نوآفرینی: دنیا را با خودتان سازگار کنید

نوآفرینانه : امری بدیع و مبتکرانه؛ چیزی که سرمنشا خلق چیزهای دیگری می شود؛ امری منحصر به فرد

نوآفرین : شخصی که این ویژگی را دارد انسانی مبتکر و خلاق است؛ شخصی که از لحاظی با دیگران متفاوت است؛ شخصی دارای ابتکار عمل

سال ها قبل، روان شناسان کشف کردند که دو مسیر به سوی کامیابی هست : همرنگی و نوآفرینی. همرنگی به معنی دنباله روی از جماعت در مسیرهای متعارف و حفظ وضع موجود است. نوآفرینی عبارت است از رفتن به راهی که کمتر کسی در آن گام نهاده است، با هدف پیشتازی در ایده های جدیدی که بر خلاف عادت مرسوم است اما در نهایت به نتیجه بهتری می انجامد

البته هیچ چیز کاملاً بدیع و نو نیست، به این معنی که ایده های ما از آنچه از دنیای پیرامونمان می آموزیم تاثیر می گیرند. ما دائماً، خواه عمدی یا ناخواسته، اندیشه ها را به وام می گیریم. همگی ما در مقابل جنون سرقت و فراموشی - یعنی به یادآوردن اتفاقی ایده های دیگران به عنوان ایده های خودمان - آسیب پذیریم. بر اساس تعریفی، نوآفرینی مستلزم ارائه و پیش بردن ایده ای است که در حوزه ای خاص نسبتاً غیرعادی باشد، و به صورت بالقوه امکان بهبود یافتن داشته باشد

خود مفهوم نوآفرینی با خلاقیت آغاز می شود: ایجاد چیزی که هم نو و هم مفید باشد. اما در آنجا متوقف نمی شود. مبتکران و نوآفرینان کسانی هستند که رویاها و تصوراتشان را به واقعیت تبدیل می کنند

چگونه همه ما میتوانیم نوآفرین و مبتکر باشیم؟

 

کتاب

نوآفرینی : افراد ناهمرنگ چگونه جهان را به جنبش در می آورند

نویسنده : آدام گرانت


J48S71RZWSEQ.jpg

تن گفت (زبان بدن)

زبانی وجود دارد که زنده و سر حال است و شاید جهانی ترین زبان دنیا باشد؛ زیرا هر کسی می تواند آن را بخواند، بی آنکه طرف دیگر حتی کلمه ای به زبان آورده باشد. منظور از این زبان، زبان بدن است

ما انسان ها شیفته زبان بدن هستیم. اگر دو نفر را ببینیم که آن طرف خیابان ایستاده اند و اشاراتی آکنده از خشم را به یکدیگر نشان می دهند، بی درنگ توقف می کنیم تا ببینیم بعد از آن چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر فردی مشهور یا یک مقام رسمی رده بالا، حرکتی انجام دهد (ژستی داشته باشد) یا حرکتی (ژستی) را رد کند، هفته ها درباره آن گفت و گو می کنیم. چرا؟ زیرا می خواهیم بدانیم ماجرای این حرکت چیست؟ می خواهیم بدانیم که چرا آن فرد چنین حرکتی را از خود نشان داده یا ازانجام حرکتی دیگر سرباز زده است. می خواهیم بیشتر درباره ماجرا بدانیم؛ زیرا بخشی از داستان، که ما با توجه به زبان بدن ایشان می خوانیم، برای ارضای حس کنجکاوی ما کافی نبوده است

شما در موقعیت های بسیاری در حال خواندن زبان بدن هستید. به خاطر داشته باشید که غیر از شما همه افراد نیز در طول روز سرگرم خواندن زبان بدن هستند. این بدان معناست که آن ها زبان بدن شما را نیز می خوانند

هر چقدر زبان بدن را بیشتر یاد بگیرید و به آن آگاهی داشته باشید می توانید اعتماد به نفس بهتری داشته باشید

 


کتاب

تن گفت (زبان بدن) : کشف افراد از روی ژست های رفتاری

نویسنده : هاروی سگلر

 


SQX1HUQY65MK.jpg

با «چرا؟» شروع کنید

رهبران بزرگ توانایی الهام بخشی دارند و می توانند مردم را به سوی عمل سوق دهند. کسانی که توانایی الهام بخشی دارند به مردم نوعی اراده و حس تعلق می بخشند که با مشوق های بیرونی یا مزایا ارتباط چندانی ندارد. رهبران واقعی پیروانی را می سازند که عملشان نه حاصل فریب و نفوذ، که نتیجه الهام بخشی است. انگیزه کار در این افراد انگیزه ای عمیقا شخصی است. مشوق ها بر این افراد تاثیر چندانی ندارند. این افراد برای پرداخت هزینه، تحمل دشواری ها وحتی مشکلات شخصی آماده اند. کسانی که از توانایی الهام بخشی برخوردارند پیروانی را می سازند که نه به اجبار، که به خواست خود و به نفع همگان دست به کار می شوند. این رهبران کار خود را با «چرا ؟» شروع می کنند.

هدف کتاب "رهبر الهام بخش کسب و کار خود باشیم" صرفاً تلاش برای تصحیح اشتباهات و رفع عیب و نقص ها نیست. بلکه این کتاب راهنمایی است برای تقویت و تمرکز بر نقاط قوت و چیزهایی که کارکرد درست دارند. هدف در هم ریختن راه حل های دیگران نیست. بسیاری از پاسخ ها، اگر بر شواهد و قراینی درست استوار باشند، کاملاً پذیرفتنی هستند. با این حال، اگر پرسش هایی که در آغاز مطرح می شوند پرسش هایی نادرست باشند، اگر درک درستی از علت نداشته باشیم، در این صورت حتی پاسخ های درست در نهایت به مسیری غلط منتهی خواهند شد. همه می دانیم که حقیقت روزی آشکار خواهد شد.


9O2HD1GC8Z.jpg

8ZXWLGZEDJXG.jpg

قدرت خلق کسب و کار نوپا

 وقتی پای نوآوری و کسب و کارهای نوپا به میان می آید، سردرگم هستیم و تکلیفمان با خیلی از مسائل روشن نیست. در دوره های گذشته، شاخص هایی چون طرح خوب، راهبرد قابل اعتماد و تحقیق بازار، شاخص های موفقیت احتمالی بودند. برای همین به شدت وسوسه می شویم که آن ها را روی استارت آپ ها هم اعمال کنیم، ولی بی فایده است؛ چون کسب و کارهای نوپا با عدم قطعیت بسیار بالایی سر و کار دارند. آنها هنوز نمی دانند که مشتریانشان چه کسانی اند یا محصولاتشان چه باید باشد.

روش های قدیمی مدیریت دیگر به درد امروز نمی خورند، چون برنامه ریزی و پیش بینی فقط زمانی درست و دقیق اند که بر پایه یک تاریخچه عملیاتی طولانی و پایدار، و محیط نسبتاً باثباتی باشند. اما کسب و کارهای نوپا هیچ کدام از این دو را ندارند!

همه استارت آپ ها به دنبال این هستند که با بهره گیری از فرصتی که فناوری ها و امکانات بی نظیر قرن بیست و یکم در اختیارشان گذاشته، دنیای فعلی را تغییر دهند و دنیای جدیدی بسازند. شیوه «لین استارت آپ» ابزار لازم برای این تغییر را دراختیار کارآفرینان قرار می دهد.

کتاب
قدرت خلق کسب و کار نوپا
 نویسنده : اریک ریس
 انتشارات : پندار تابان


NBNNEN6G871.jpg

خِرَد عمومی مدیریت ثروت

خلق ثروت هنگفت و ارتقای شکوفایی مالی، آرزوی همه انسان هاست و هیچ فرقی نمی کند که موقعیت فعلی شان چه باشد. ثروتمند می خواهد ثروتمندتر شود، فقیر می خواهد از نظر مالی تامین شود و در این میان افراد متوسط می خواهند از نربان موفقیت مالی تا جای ممکن بالا بروند.

یکی از ضروریات زندگی در عصر حاضر داشتن سواد مالی است. سواد مالی به ما کمک می کند تا ثروت را ایجاد و آن را مدیریت کنیم. خلق ثروت و نگهداری و رشد آن در آینده تنها با اتخاذ یک برنامه ریزی صحیح مالی میسر خواهد شد.

امنیت مالی مسیری را برای ما هموار می سازد که از آن طریق وظایف کلان خود در مقابل خانواده و جامعه را جامه عمل پوشانده، آرزوهای بلندتری را محقق کرده و آینده بهتری را برای افرادی که به ما متکی هستند، فراهم نماییم. ثروت بیشتر می تواند اطمینان بیشتری برای والدین و فرصت های بیشتر و بزرگ تری برای فرزاندمان به بار بیاورد.

کتاب
"خرد عمومی مدیریت ثروت" :
راهنمای ساده برنامه ریزی مالی شخصی و خلق ثروت

 نویسنده : مارک هاینز دانیل، کارن دانیل
 انتشارات : آتی نگر