بیشتر دانش پژوهان و کارورزان دنیا اینک به این نتیجه رسیده اند که دنیا در آستانه عصر و زمانه به کلی تازه ای در تاریخ توسعه ایستاده است. این کتاب نقدی خانمان برانداز از بلایی است که شاه الگوی (پارادیگم) توسعه بر سر مردمان دنیا و شیوه های پرمایه، گوناگون و پایداری پذیر زندگی آنان در عمل آورده است.
مجید رهنما که زمانی خود از نظریه پردازان و کنش گرایان توسعه بود، در گذر زندگی نخست به نقد خود و در نتیجه به نقد توسعه می رسد و با شهامت بی همتایی این نقد را به عرصه دانشگاه های باختر زمین می کشاند و همان طور که در مقدمه این کتاب می گوید موفق می شود توجه دانشجویان جست و جوگر را به آن بکشاند و در نتیجه نسل تازه ای از اندیشمندان و کنش گران را به کار و اندیشه ورزی درباره راستی و درستی این جهان بینی باختر زمینی برانگیزاند که تمام کره زمین را به بی مایگی و فقر روزافزون کشانیده است.