از پیشگفتار کتاب:
مدلهای رهبری امروزی در دستیابی به اهداف مطلوبی مانند خلق ارزش برای سهامداران، افزایش سهم بازار، توسعهٔ محصولات جدید، پیروزی در رقابت، ایجاد ثروت و شهرت برای برخی از رهبران خاص و ارائهٔ چارچوبهایی مفید به دانشکدههای کسبوکار برای آموزش رهبران آینده به طورنسبی تأثیرگذارند. اما ما دریافتهایم که این نتایج کافی نیستند، چراکه این مدلها در سه سطح بسیار مهم ناپایدارند.
سطح فردی:
ما با مشتریان متنوعی همکاری کردهایم، از بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری برتر دنیا گرفته تا سازمانهای پیشرو در عرضۀ خدمات سلامتی و شرکتهای پرچمدار در حوزۀ فنــاوری. ما با کسبوکارهای نوپــای کارآفرینانه، کسبوکارهای کوچک و ۵۰۰ ســازمان برتــر فورچون کار میکنیم. ما به هزاران نفر از رهبران، شــامل باهوشترینهای نسـل هزاره خدمات مربیگری، تسهیلگری و مشاوره عرضه کردهایم. ما با بسیاری از رهبران برجستهای که با ازدواج نافرجام، خانوادهٔ ازهمگسیخته، دل بیاحساس و آیندهای بی رؤیا وارد میانسالی شدهاند کار کردهایم. آنها میتوانند با افتخار دربارهٔ دستیابی به تعداد زیادی از اهداف پیشبینیشدهٔ فصلی صحبت کنند اما برای پیدا کردن معنا، رضایتمندی، شادکامی و تعادل در تقلا هستند.
سطح سازمانی:
رهبران فرسوده، پراسترس و خسته سازمانهایی را میپرورانند که در آنها میزان خروج کارکنان و هزینههای سلامتی زیاد و دلبستگی کارکنان کم است. همچنین در این سازمانها تیمهای غیر مؤثری پدید میآیند که اغلب ضد یکدیگر عمل میکنند. مدلهای فعلی رهبری از سازمانها می خواهند که افراد را عمدتاً از طریق ترس و پاداشهای بیرونی برانگیزانند. باوجودآنکه هیچکس بحثی ندارد که این شیوههای انگیزش میتوانند موجب نتایج کوتاه مدت شوند، این شیوهها معمولاً با بدبینی در محیط کار همراهاند و پیامدهای منفی بلندمدتی دارند. در چنین موقعیتهایی، رهبران برای افزایش بهرهوری باید پیوسته ترس و اضطراب را تشدید کنند و سپس از مشوقهای مالی بیشتر برای نگه داشتن افراد ترسیده، بدبین و خسته استفاده کنند. اگر هدف ساختن سازمانهای پرانرژی، خلاق و سودآور با تیمهای مشتاق و بهرهور در بلندمدت است، بدون شک این مدلها پایدار نیستند.
سطح سیارهای:
بیشتر مدلهای فعلی براساس باورهای کمبود و رقابت برنده/بازنده بنا شدهاند. این ذهنیت معیوب در بیشتر فرهنگها و رهبران عمیقا ریشهدار است. این دیدگاه، مانند ترس، برای مدتی باعث انگیزش افراد میشود، اما دوامی پیدا نمیکند. باور «ناکافی بودن منابع» و باور «من کافی نیستم/ما کافی نیستیم»، بازیِ با جمع صفر ایجاد میکند، که باعث بهوجودآمدن یرندهها و بازندهها و داشتهها و نداشتهها میشود. از آنجا که ما از ناکافی بودن امکانات برای همهمان میترسیم، به سیاره و به همدیگر آسیب میزنیم، که رویکردی ناکارآمد است و پاسخگوی نسلهای آینده نخواهد بود.
ما این کتاب را به گفتمان بزرگ رهبری تقدیم میکنیم، زیرا باور داریم مدلهایی مانند رهبری آگاهانه برای پیشگامان حال و آینده است، که خودشان، سازمانهایشان و جامعهٔ جهانی را به فرازهای جدید موفقیت خواهند رساند. رهبری آگاهانه الگوی کاملاً جدید و معناداری ارائه میکند که هرکسی را که پذیرای آن باشد ارتقا میدهد و غنا میبخشد.
فهرست مطالب
بخش اول : رویکردی جدید برای موفقیت پایدار
بخش دوم : پانزده پیمان
پیمان اول : تمام و کمال مسئولیت پذیرفتن
پیمان دوم : از طریق کنجکاوی یادگرفتن
پیمان سوم : همه احساسات را احساس کردن
پیمان چهارم : با شفافیت و صراحت صحبت کردن
پیمان پنجم : غیبت را ریشهکن کردن
پیمان ششم : تمامیت را در پیش گرفتن
پیمان هفتم : قدردان بودن
پیمان هشتم : در قلمرو نبوغتان بهترین بودن
پیمان نهم : سرشار از تفریح و آسودگی زندگی کردن
پیمان دهم : نظر مخالف را بررسی کردن
پیمان یازدهم : برای تایید، کنترل و امنیت منشابودن
پیمان دوازدهم : از هر چیزی به اندازه کافی داشتن
پیمان سیزدهم : دنیا را یاور خود احساس کردن
پیمان چهاردهم : راهحلهای همه طرف برنده خلق کردن
پیمان پانزدهم : چاره کار بودن
بخش سوم : به سوی رهبری آگاهانه
کتاب اصلی : The 15 Commitments of Conscious Leadership: A New Paradigm for Sustainable Success