بهطور کلی ما انسانها کنترل اندکی بر شرایط داریم و این اساس قانون فیفتی سنت است. مردم با انجامدادن کارهایی برای ما، البته بهطور مستقیم و غیرمستقیم، در زندگیمان حضور دارند و ما زندگیمان را در قبال واکنش به رفتارهای آنها تباه میکنیم. خوبیهایی که وارد زندگیمان میشوند، بدیهایی نیز در پی دارند.
ما بهسختی تلاش میکنیم تا حدودی شرایط را کنترل کنیم؛ زیرا درماندگی در برابر رویدادها حسی ناخوشایند است. البته گاه موفق میشویم؛ اما میزان کنترلی که بر سایر افراد و موقعیتها داریم، بهطرز ناامیدکنندهای کم است.
بر اساس قانون فیفتی، کنترل یک مورد کاملاً در دست ماست؛ کنترل عادتهای فکری در چگونگی برخورد با رویدادهای محیطی. حال اگر بتوانیم بر تنشهای خود چیره شویم و در زندگی، رفتاری شجاعانه از خود نشان دهیم، محدودۀ کنترلمان بر موقعیتها بهطرز عجیبی افزایش مییابد.
در این نقطۀ غایی، حتی میتوانیم موقعیتهایی را خلق کنیم که خود منشأ قدرتی شگفتانگیزند. این همان جایگاهی است که انسانهای بیپروا از آن برخوردارند. انسانهایی که قانون فیفتی را در زندگیشان بهکار میبرند همه ویژگیهای خاصی دارند؛ شجاعت بالا، غیرمعمول بودن، انعطافپذیری و درک حس ضرورت. این ویژگیهای برجسته توانایی خاصی را برای ایجاد موقعیتهای جدید در اختیار آنها میگذارد.
فهرست مطالب
فصل اول : واقعیت محض: مسائل را آن گونه که هستند ببینید
فصل دوم : اعتماد به نفس: اعتبار را از آن خود سازید
فصل سوم : فرصت طلبی: زهر را به شهد تبدیل کنید
فصل چهارم : شتاب آهنگ محاسبه شده: به حرکت ادامه دهید
فصل پنجم : خشونت: زمان مناسب پرخاشگری و شرارت را بشناسید
فصل ششم : اختیار: از رو به رو هدایت کنید
فصل هفتم : ارتباط: محیط خود را از درون بشناسید
فصل هشتم : استادی: به مراحل احترام بگذارید
فصل نهم : خودباوری: از محدوده های خود فراتر بروید
فصل دهم : تعالی: با مرگتان رو به رو شوید