مرز میان اقتصادهای اورتدوکس و هترودوکس در حال محو شدن است و اقتصاددانان بسیاری به این نتیجه رسیده‌اند که دعواهای مکتبی‌شان نتیجه‌ای نخواهد داشت. اقتصاددانان جریان اصلی قبول کرده‌اند که رشد اقتصادی و نتیجه‌‌بخش بودن اصلاحات اقتصادی نیازمند پیش‌شرط‌هایی است که در صدر آنها سیاست قرار دارد و نهادگرایانی مانند دارون عجم‌اوغلو پذیرفته‌اند که لازمه موفقیت اقتصادی کشورها وجود نهادهایی متکثر است که با وجود تضاد منافع، ستیزه‌ای به‌پا نکنند که اقتصاد را زمین‌گیر کند. بدین ترتیب بازگشت به اقتصاد سیاسی در تدریس علم اقتصاد ضروری جلوه می‌کند. این کتاب درباره امکان‌‌ها و موانع همگرایی میان مکاتب اقتصادی رقیب و معارض است.
فهرست مطالب
فصل اول : مقدمه
فصل دوم : چرا اقتصاد نئوکلاسیک از قدرت چشم‌پوشی می‌کند؟
فصل سوم : چرا قدرت برای علم اقتصاد مهم است؟
فصل چهارم : چالش‌های پیش‌روی اقتصاد جریان اصلی از جانب PCES و پیکتی
فصل پنجم : علم اقتصاد سیاسی و نظریه بازی مشارکتی
فصل ششم : مفهوم قدرت
فصل هفتم : نظریه اقتصادی بارتلت در مورد قدرت
فصل هشتم : تعریف جدیدی از قدرت
فصل نهم : تصویرسازی مجدد از تابع رفاه اجتماعی به‌عنوان «تابع اقتصاد سیاسی»
فصل دهم : نمونه‌هایی از کارکردهای تابع اقتصاد سیاسی
فصل یازدهم : نتیجه‌گیری
کتاب اصلی : Power and Neoclassical Economics: A Return to Political Economy in the Teaching of Economics
