کتاب «پدران میلیون دلاری» دیدگاه متفاوتی از زندگی هفت کارآفرین همراه با داستانهای مختلفی از زندگی آنها به ما میدهد که توانستهاند بر مشکلات غلبه کنند و به اوج موفقیت برسند. داستانهایی که در این کتاب آمدهاست این دیدگاه را به ما میدهد که زندگی خیلی آسان نیست و مشکلات و سختیهای زیادی دارد. شما برای اینکه بتوانید بر مشکلات غلبه کنید باید خیلی از مسائل را یاد بگیرید. گرداندن یک کسبوکار، دقیقاً مثل گرداندن زندگی خانوادگی شماست؛ همسر بودن، پدر بودن، رهبر بودن. هر روز با تمام فرازونشیبهایش یک روز جدید است. خانواده، فرزندان یا کارمندان شما باورتان دارند؛ زیرا میدانند شما بهترین تصمیم را میگیرید. آنها نیاز دارند یک نفر را الگوی خود بدانند تا او در مواقع بروز مشکلات به آنها کمک کند و به کمک او بتوانند بر مشکلات غلبه کنند و خودشان را با شرایط وفق دهند.
این کتاب دیدگاهی به ما میدهد که ما همه انسان هستیم، همه احساس داریم، همه به یک شکل هستیم و خیلی از ما راههای بیشتری نسبت به دیگران داریم، اما بهانه نمیآوریم؛ ما متواضع هستیم و در مقابل چالشها سرمان را بالا میگیریم.
پدران کارآفرین وصفشده در این کتاب، سختکوش و هدفمحور هستند. تنها انگیزه محرک این افراد موفقیت بوده، نه حضور در یک فضای رقابتی. با وجود این، یکی از موضوعاتی که دائماً در این کتاب دربارهاش بحث میشود، موضوع شکستخوردن است. موضوع دیگر ارجحیتداشتن اولویتبندیهاست. شکست یک معلم خارقالعاده است و هیچ موضوعی برای اینکه خودمان را قضاوت کنیم و خجالت بکشیم وجود ندارد. درعینحال، تمام آنها به این باور رسیدهاند که تأثیرگذاری و حضور باید از خانواده شروع شود. آنها خیلی سخت کار میکنند و میدانند چگونه توجه و انرژی و کار خود را بین محیط خانواده و زندگی کاری تقسیم کنند.