یکی از سئوالات اصلی علم اقتصاد همیشه این بوده است که چگونه و با چه ابزاری میتوانیم منافع اجتماعی را تشخیص دهیم. زمانی، پیروان مکاتب اقتصادی همچون کلاسیکها، دولت را موظف به تشخیص این منافع میدانستند. دولت مدنظر آنان همه چیزدان، خیرخواه و با هویت واحد بود که هر کجا شکست بازار اتفاق بیفتد باید مداخله کند. اما بعداً با پدیدارشدن شکست دولت، اندیشه راستهای جدید در علوم سیاسی و تئوریهای انتخاب عمومی در اقتصاد پدید آمد که بیان میکردند دولت نه همه چیزدان است و نه خیرخواه و هویت واحدی هم ندارد که بتواند در زمان شکست بازار منافع اجتماعی را تشخیص دهد و تصمیم بگیرد. این کتاب درباره این موضوعات است.
فهرست مطالب
بخش اول : ساختار اساسی مدل
فصل اول : پیش درآمد
فصل دوم : انگیزه حزبی و عملکرد حکومت در جامعه
فصل سوم : منطق بنیادین رایگیری
فصل چهارم : منطق بنیادین تصمیمسازی حکومت
بخش دوم : تاثیر عمومی عدماطمینان
فصل پنجم : معنای عدماطمینان
فصل ششم : چگونه عدماطمینان بر تصمیمسازی حکومت تاثیر میگذارد
فصل هفتم : بهسازی ایدئولوژی سیاسی به مثابه ابزاری برای کسب رای
فصل هشتم : ایستاییها و پویاییهای ایدئولوژیهای حزبی
فصل نهم : مشکلات عقلانیت در حکومتهای ائتلافی
فصل دهم : بیشینهسازی رای حکومت و تعادل نهایی فردی
بخش سوم : تاثیرات ویژه هزینه اطلاعات
فصل یازدهم : فرایند کسب اطلاعات
فصل دوازدهم : چگونه شهروندان عقلانی هزینههای اطلاعات را کاهش میدهند؟
فصل سیزدهم : بازده ناشی از اطلاعات و کاهندگی آن
فصل چهاردهم : علل و آثار خودداری عقلانی از رای دادن
بخش چهارم : مفاهیم و فرضیههای مشتقشده
فصل پانزدهم : توضیحی بر نظریههای اقتصادی رفتار حکومت
فصل شانزدهم : گزارههای آزمونپذیر برآمده از نظریه
کتاب اصلی : An economic theory of democracy