نویسندگان کتاب حاضر، بنیانگذاران شرکت «سافتوی» هستند که با تغییر شیوه مدیریت، آن را از ورشکستگی نجات دادند. تعدیل بسیاری از نیروها، رسیدن به مرز ورشکستگی، ازبین رفتن سرمایهها و در یک کلام، نابودی یک کسبوکار، وضعیتی بود که در سال 2015، شرکت سافتوی در آستانه آن قرار داشت. اینجا بود که مدیران این شرکت رویه خود را کاملا تغییر دادند. مشکلاتی که برآمده از از نحوه تعامل مدیران با کارکنان و زنگ خطر تغییر بود. سوال اصلی این است که رفتار مدیران و کارکنان چه تاثیر متقابلی بر یکدیگر و بر کسبوکار دارد؟
زمان آن رسیده که رهبران برای افزایش درآمد، بهبود مهارت ارتباط با مشتری و توسعه تیمهایی با عملکرد بالاتر، تنها به دنبال راهحلهای سریع برای مشکلات پیچیده کسبوکاری نباشند و بهرهگیری از فرهنگ عشق را آغاز کنند. بله، عشق.
چنانچه بین اعضای تشکیلدهنده یک کسبوکار عشق و مهرورزی در جریان باشد، میتوان به بهترین شکل ممکن حمایت همگانی را بهدست آورد و مشکلات را در سایه آرامش حلوفصل کرد. استراتژی عشق به رهایی از وضعیت بغرنج موجود کمک میکند. رویکردی که مدیران سافتوی در پیش گرفتند و از بحران ورشکستگی ناشی از مدیریت نادرست نجات یافتند.
کتاب اصلی : Love as a Business Strategy: Resilience, Belonging & Success