چرا برخی شرکتها در اجرای تغییرات، موفقتر هستند و برخی دیگر اینگونه نیستند؟ آیا این مسئله به نوع رهبری مربوط میشود؟ اگر اینگونه است، کدام عامل است که برخی رهبران را قادر میسازد تا با کمک سایرین تغییرات مطلوب را اجرایی کنند، در حالیکه برخی دیگر از رهبران، قادر به انجام این کار نیستند؟
پاسخی که مولف کتاب میدهد این است که این عامل، چیزی نیست مگر «اعتماد». اما اعتماد چیست؟ چگونه میتوان آن را توصیف کرد؟ آیا برداشت همگان از اعتماد یکسان است؟ اگر اینگونه نیست، اصلا چطور میتوانیم درباره آن صحبت کنیم؟
کتاب اصلی : Trust Works!: Four Keys to Building Lasting Relationships