امروزه مدل های تعالی سازمانی، کاربرد بسیار وسیعی پیدا کرده اند. رهبران سازمان ها در اغلب کشورهای پیشرفته و در حال توسعه جهان، این مدل ها را برای غلبه بر چالش های مدیریتی خود به کار می گیرند. انتخاب رویکردهای مناسب و هم سوسازی و یکپارچه کردن آن ها با یکدیگر و تلاش برای استقرار مدیریت مبتنی بر فرایندها از جمله فعالیت هایی است که در چارچوب مدیریتی به خوبی قابل اجرا است و وقتی که با خودارزیابی نیز همراه شود، نقاط قوت و زمینه های قابل بهبود سازمان را آشکار ساخته و بر اساس آن برنامه های بهبود تعریف می شود و با اجرای برنامه های بهبود، اثربخشی رویکردها ارتقا یافته و تحقق اهداف سازمان را ممکن می سازد.