تلۀ تولید هنگامی پدید میآید که سازمانها بهجای آنکه اغلب بر روی ارزش واقعی ویژگیها تمرکز کنند، روی این دیدگاه متمرکز میشوند که تا میتوانند ویژگیهای بیشتری توسعه دهند و به بازار عرضه کنند.
تلۀ تولید برای شرکتها موقعیتی هولناک است، چون حواسشان را از کار اصلیشان پرت میکند. تمام افراد شرکت آنچنان بر روی ارائۀ هرچه بیشتر نرمافزار به بازار تمرکز میکنند که از توجه به آنچه اهمیت دارد غافل میشوند: ایجاد ارزش برای مشتریان، دستیابی به اهداف کسبوکار و نوآوری در برابر رقبا. هنگامیکه از توجه به آنچه اهمیت دارد غافل میشویم، هنگامیکه فراموش میکنیم که ارزش به چه معناست، محصولاتی که تولید میکنیم شکست میخورند.
در این کتاب، خواهیم دید که معنای تبدیل شدن به سازمان محصولمحور چیست و چگونه میتوان سازمانی محصولمحور بود. این فرایند شامل چهار مؤلفۀ اصلی است:
1. ایجاد نقش سازمانی مدیر محصول با مسئولیتهای درست و ساختار مناسب
2. توانمندسازی مدیران محصول با استراتژیای که از تصمیمگیری مناسب پشتیبانی میکند
3. درک فرایند تعیین محصول برای تولید، از طریق آزمایشگری و بهینهسازی
4. پشتیبانی از تمام افراد از طریق سیاستهای سازمانی، فرهنگ سازمانی و پاداشهایی که امکان شکوفایی مدیریت محصول را فراهم میکنند
در خلال این کتاب، در مورد شرکتی به نام مارکتلی صحبت میشود. باوجود آنکه مارکتلی شرکتی فرضی است، چالشهایش ریشه در واقعیت دارند، واقعیاتی که یا برآمده از تجربههای شخصی نویسنده در نقش مدیر محصولی تماموقت است یا حاصل تجربیاتی است که در هنگام کار با شرکتهای دیگر اندوختهاست. شما در این کتاب داستان فرار مارکتلی از تلۀ تولید برای تبدیل شدن به شرکتی محصولمحور را دنبال میکنید.
فهرست مطالب
بخش اول : تله تولید
بخش دوم : نقش سازمانی مدیر محصول
بخش سوم : استراتژی
بخش چهارم : فرایند مدیریت محصول
بخش پنجم : سازمان محصولمحور
کتاب اصلی : Escaping the Build Trap: How Effective Product Management Creates Real Value