درست همان گونه که جهان فیزیکی و مطالعه فیزیک از ذرات زیراتمی تا سیارات و کهکشان ها را در بر می گیرد، برندها فضاهایی در یاخته های عصبی انسانی، و نظام های ساخت و تولید، ارتباطات، و توزیع را اشغال می کنند. به همین ترتیب، درست همان طور که فیزیکدانان حرکت اشیا در زمان و فضا را مطالعه می کنند، رهبران بازاریابی می خواهند بدانند که افراد و برندها چگونه در درون زمان و فضا حرکت می کنند. برندها در یک خط مستقیم حرکت نمی کنند. برندها همچون آدمیان، در مسیر حرکت از میان زمان و فضا، خوش شانسی ها و بدشانسی هایی دارند. برندها قادر به رشد سریع تصاعدی و عیناً بحران شتابان اند.
فیزیکدانان و بازاریابان برای درک واقعیت از رویکردهای مشابهی بهره می برند. برای مثال، یکی از مشهورترین روشهای تحقیق برند تحقیق مردم شناختی است. مطالعه و تعامل چهره به چهره با مشتریان در محیط بومی آنان. محققان مردم نگاشتی مانند فیزیکدانان رفتارها را مستقیماً مشاهده و الگوها را برملا می کنند.
مردم نیاز عمیقی به تعلق داشتن دارند و برندها با جذب کردن افراد همفکر، مشترکاتی را که ارزش شراکت کردن را دارند نشان می دهند. درست همان گونه که افراد از برندها برای قراردادن خود در مقولات استفاده می کنند برندها ما را در قالب مقولات دسته بندی می کنند. از برندها برای جذب هم ظرفیت ها و شرکای کسب و کار استفاده می شود؛ برندهای جهانی دارند از موانع فرهنگی در می گذرند و نمادهایی از جهانی درهم تافته می شوند. در دنیایی از انتخاب، نیازها تبدیل به خواسته شده اند. مردم از برندها برای شان، تعلق، انگیزش و تغییر مسیر استفاه می کنند. زندگی پر شده است از احساس وحشت از وجود و از مشکلات بزرگ. برندها راه فرار یا انحراف از واقعیت را فراهم می کنند.
کتاب : فیزیک برند: برندها چگونه بر باورها و رفتارهای ما تاثیر می گذارند؟
نویسندگان : آرون کِلِر، رنی مَرینو، دَن والس
0 دیدگاه